کالبدشناسی بدن انسان
به باور یوگیان هند و طب سوزنی چین
ساخـتارهای ظـریف و هوشـمند بـدن انسـان
کـوشاها
کالبـدهای انـرژیک
علت بیماریـها از دیـدگاه طب سـنتی چـینی
چاکراها و غدد درون ریز
مقدمه
در مکاتب غربی ساختار بدن انسان را از جسم و روح و گاه از جسم مادی، روح معنوی و کالبد مثالی یا جسم اختری میدانند. در فرهنگهای چین و شبه قاره هند، عقاید و باورهای کاملاً متفاوتی وجود دارند. کالبدشناسی، چاکراها و طب سوزنی با مریدین ها در کالبدهای انرژیک. غدد درون ریز.
کالبدشناسی ساختارهای ظریف و هوشمند بدن انسان
در مکاتب هند این اعتقاد یا باور وجود دارد که بدن انسان از چند لایه تشکیل شده است. برخی از این لایهها جنبه مادی دارند و بعضی از لایهها از جنس انرژی هستند. کالبد مادی همان جسم انسان است که در شرایط بیداری در برابر چشم دیگران و یا پس از مرگ در سالنهای تشریح بر روی میز مشاهده میشود.
ساختار ظریف قسمتی است که در شرایط خلسه یا اشکال غیرمتعارف هوشیاری و آگاهی برای مثال در مدیتیشن و یا هیپنوتیزم به ایفای نقش میپردازد. یوگا نگرش خاصی ازین مضمون دارد و علاوه بر توجه به ساختار مادی، از سطوح یا لایههای ارتعاشی یا پرانرژی انسان با اصطلاح کوشاها (KOSHA) یا صفحات هم یاد میکند. کالبدشناسی و مریدین ها در کالبدهای انرژیک.
KOSHA
کـالبد جسمـی و فیزیکـی
در این مکتب به کالبد مادی انسان لایه یا صفحه غذایی هم اطلاق میشود، زیرا در نهایت، بدن انسان همان مواد و عناصر موجود در رژیم غذایی است که بصورت دیگر یا با نظم مولکولی جدیدی مرتب شده است. این نامگزاری خود دارای یک مفهوم مهم است تا ما بیاندیشیم که از چه چیز یا چیزهایی ساخته شدهایم. البته تمام وجود ما از آنچه که میخوریم تشکیل نشده. بلکه تنها این جسم مادی ماست که از مواد خوراکی ساخته شده است. کالبدشناسی با مریدین ها و کالبدهای انرژیک.
کـالبد پـرانا یا مـائی
لایه دیگر از ساختمان کلی کالبد انسان، ساختاری بس ظریف دارد و بنام کالبد پرانا یا مائی PRANAYAMA KOSHA نامیده میشود که از شبکه بسیار ظریفی از انرژیهایی تشکیل میشود که همراه با تنفس بداخل بدن ما میآیند. هرچند بصورت عادی مردم قادر به مشاهده این صفحه نیستند، ولی یوگیان معتقدند که پرانایاما کوشا یا صفحه پرانایامائی تقریباً به اندازه صفحه یا لایه غذایی یا کالبد مادی انسانها متراکم است.
پس از این دو، نوبت به کالبد احساسی یا هیجانی میرسد که در کشورهای غربی با اصطلاحات کالبد اختری یا جسم کوکبی از آن یاد میشود.
سطح بعدی یا چهارمی لایه فکری یا صفحه ذهنی است.
بالاخره پنجمین لایه از نوعی انرژی با فرکانس بسیار زیاد تشکیل شده و لایه سببی یا روح نامیده میشود که منشاء الهی یا کیهانی دارد…
طب سنتی چین تمایل دارد که بصورت اولیه و ترجیحی بروی لایـه پرانایی که در بین این لایههای ظریف از همه متراکمتر است، توجه و تمرکز داشته باشد. با دستکاری بر روی انرژی پرانا یا انرژی کی، که انرژی شی هم تلفظ میشود با وارد کردن سوزنها به مناطق مشخصی از بدن، به جریان آزاد و راحتتر این انرژی درشبکه خاصی از مریدین یا نصفالنهار (MEREDIEN) نامیده میشوند، کمک میشود. غدد درون ریز.
دلیل اصـلی و اسـاسی تمـام بیـماریها در طب سـوزنـی
در طب سوزنی علت اصلی و اساسی تمام بیماریها و ناتوانیهای بشری، اختلال یا انسداد در این مسیرهای انرژی تصور شده و هدف از فرو بردن سوزنها به بدن، باز کردن این راههای مسدود است. یکی ازانواع ورزشهای چینی به نام تای چی (حرکت) و کی کونگ (یک تصور ذهنی از جریان انرژی) از روشها و امکانات دیگری هستند که به بهتر شدن یا ارتقای سطح گردش یا جریان انرژی در بدن کمک میکنند.
وضـعیت هـایی از حـالت خلسـه یا تمـرکز عمیـق
هر دوی این حالات (تای چی و کیکونگ) و برخی از هنرهای رزمی، بصورت واضح و درطبیعت وضعیتهایی از حالت خلسه یا تمرکز عمیق هستند، زیرا در این شرایط از جمله در حرکات آساناهای یوگایی، فرد عمیقاً بر روی یک وضعیت خاص از بدن خود متمرکز و مستغرق شده یا میشود. در فلسفه کلی و عمومی یوگا هم این نصفالنهارات انرژی یا مری دی ینها با نام نادیس شناخته شده هستند.
یوگی با مدد انواعی خاص ازتکنیکهای تنفسی و یا در جریان تصویرسازیهای جذاب و حیرتانگیز ذهنی خویش، در جریان مدیتیشن با سرچشمه انرژیهای کیهانی وهستی ارتباط برقرار کرده و قسمتی ازین جریان عظیم انرژی کیهانی یا جهانی را به مسیرها و مخاذن خاص و دلخواه در بدن خویش هدایت میکند. این راهی برای فعال شدن یا بازشدن چاکراهاست که درجوار جواآنها روشها و عقاید دیگری هم وجود دارند. سیکل مریدین ها و نقاط طب سوزنی.
این جریان انرژی میتواند مستقیماً و بدون استفاده از تعالیم مستقیم یا تلقینات کلامی هم به القای خلسه بپردازد و به اعتقاد پیروان امروزی و تحصیل کرده بودا، تنها تنظیم جریان انرژی پرانا در نیمکرههای مغزی و فعال کردن آنها برای پیدایش خلسه کفایت میکند.
بودا تنها با تمرکز بر روی جریان پرانا یا هوا برروی پرههای بینی خود به خلسه یا روشنی رسید.
با استمداد واستعانت ازشبیهسازی کلامی، با مدد استعاره و شبیهسازی در فیزیک، میتوانیم بگوییم که وجود انسان از لایههای متعددی تشکیل شده که از لحاظ تراکم وغلظت با یکدیگر مشابه و درعین حال متفاوتند. برای مثال یک ماده مشخص مانند آب یا H۲O در درجات برودت و زیرصفر بصورت سخت و بنام یخ وجود دارد، در حالیکه در درجات حرارتی بالا، صفر تا ۱۰۰ درجه سانتیگراد، بصورت مایع یا آب در میآید و اگر درجه حرارت بیشتر یا فشار هوا کمتر شود، بصورت بخار و آب ظاهر میشود.
شـعور نـاب یـا آگـاهی خـالص
در مقام مقایسه، کالبد فیزیکی ما یک صورت مادی و سخت دارد، در حالیکه کالبدهای ذهنی و هیجانی ما سیمایی سیالهای و شبیه به مایع را دارند و ذهن یا آگاهی ناب یا خالص ما حالتی بخار مانند را دارا میباشد و بعبارت دیگر غیرمادی، یا بهتر بگوییم غیرمتراکم، است. ولی در نهایت تمام لایهها، صفحات و ساختارهای متنوع و متفاوت صورتها و اشکال متعددی از یک عنصر بنیادی و اولیه هستند که شعور ناب یا آگاهی خالص نامیده میشود.
پایگاه یا ساختار مادی و تشریحی چاکراها
درهندوستان خیلی بیشتر از چین به جریان انرژی و مسیرهای آنها در بدن توجه شده و درمقام مقایسه با شبکه انرژی الکتریکی در شهرها، علاوه بر مدارها یا سیمهای انتقال الکتریسیته در طب سوزنی، در یوگا به ایستگاههای تقویت و هدایت انرژی کیهانی در بدن هم توجه گردیده و با نامهای چاکرا یا چرخه ازین مراکز که در داخل بدن وجود دارند، یاد شده است. غدد درون ریز.
مراکز معین و مشخصی که در بدن با عنوان کلی چاکرا و با اسامی و اختصاصات متفاوت از آنها یاد میشود، دراعماق خلسه مدیتیشنی و دروننگری بخوبی و با دقت توسط یوگیان و در شرایط خلسه احساس میشوند و در طول قرنها اطلاعات و آگاهیهای بیشتر و دقیقتری درباره آنها جمعآوری شده است.
مراکــز انـرژی و یا چاکـراها
در کالبدگشایی یا تشریح کالبد مادی انسانها اثر یا نشانهای از چاکراها در محلهای یاد شده مشاهده نشده است، ولی اخیراً ارتباط و تشابه دقیق و حیرتانگیزی بین نقاطی که در فلسفه یوگا بصورت ذهنی به آنها مراکز انرژی و یا چاکرا و در پزشکی امروز غدد مترشحه داخلی نامیده میشوند پیدا شده است.
غدد مترشحه داخلی که بدون مجرای ترشحی مستقیماً هورمونها یا ساختههای خویش را به داخل جریان خون تزریق میکنند، درست در محلهایی قرار دارند که مکانهای استقرار چاکراها تلقی میشده و میشوند. اگر در فلسفه یوگا چاکراها مراکز تجمع انرژی حیاتی تلقی میشوند، در پزشکی غدد مترشحه داخلی موادی را تهیه و مستقیماً به جریان خون میریزند که تمام فعالیتهای سازنده وانرژی بخش بدن را بعهده دارند. کالبدشناسی و غدد درون ریز و جاکراها با کالبدهای انرژیک و مریدین ها.
در جـدول پایین این صفحه محل و نام چاکراها، مشخصات آن غده داخلی یا درون ریز که دقیقاً در همان محل قرار گرفته، رنگی که به هر چاکرا مربوط است و احساسی که به آن نسبت داده میشود، نشان داده شده است:
طرحی برای نشان دادن ویژگیهای مراکز انرژی حیاتی یا چاکراها
شماره چاکرا |
محل چاکرا |
نام چاکــرا |
رنگ |
احسـاس |
غدد درون ریز |
۷ |
رأس سر |
ساهارا |
بنفش |
رحمت |
صنوبری |
۶ |
بین دو ابرو |
آجنا |
نیلی |
بصیرت |
هیپوفیز |
۵ |
حنجره – حلق |
ویشودها |
آبی |
حقیقت |
تیروئید |
۴ |
قلب |
آناهاتا |
سبز |
عشق |
تیموس |
۳ |
بالای ناف |
مانیپورا |
زرد |
قدرت |
پانکراس |
۲ |
ناحیه تناسلی |
سوداسیتها |
نارنجی |
جنسیت |
غدد جنسی |
۱ |
انتهای ستون مهرهها، دنبالجه |
مولادرا |
قرمز |
بقا |
آدرنال |
این مطلب بشدت حیرتانگیز است که صدها سال پیش از آنکه متخصصان علم تشریح در قرون وسطی با دقت در کالبد یا جسم انسانها به کشف این غدد کوچک درونریز نائل شوند، چگونه یوگیان از طریق دروننگری، روشنبینی و خلسه به محل استقرار این غدد که واقعاً انرژی و قدرت زندگی را تولید میکنند، دست یافته بودند؟
کانـون های حـیات و زندگـی
در شرایطی که در قرنهای گذشته وجود و اعمال این غدد درونریز در هالهای از ابهام و اسرار قرارداشت و هنوز غدد صنوبری و تیموس ساختارهایی با اعمال ناشناختهاند، چگونه هزاران سال پیش محل دقیق این کانونهای حیات و زندگی مشخص و معین شدهاند؟ کالبدشناسی و غدد درون ریز.
موضوع دیگر که بشدت اسرارآمیز مینماید، این است که اگر شماره این غدد درونریز درجدول قبل با احساسهایی که هر یک از آنها ایجاد میکنند یا برمیانگیزانند در همین جدول در کنار یکدیگر قرار داده شوند، متوجه میشویم که از لحاظ روانی، روحی با افزایش شمارهها انسان قدم به قدم بسوی مفاهیم، احساسات و ادراکات برتر و متعالیتری سیر میکند. مریدین ها در طب سوزنی چینی.
اگر در چاکراهای پایینتر به مسائل جنسیت و قدرت پرداخته میشود، در چاکراهای بالاتر مضامینی مثل حقیقت، بصیرت و رحمت مورد توجه و تأکید قرار میگیرند. ضمناً، توجه به این جدول یا طرح نشان میدهد که هریک از احساسهای انسانی مکان مجزا و در نتیجه ارتعاش متفاوتی را دارا میباشند. چاکراهای شمارههای پایینتر به مسائل و مضامینی مثل خودپرستی، بقای نفس و تمایل به شهوت میپردازند که دارای فرکانسهایی پایین و اندک میباشند. چاکراها و کالبدهای انرژیک و کالبدشناسی.
فرکانـسها و ارتعـاشات
برعکس، چاکراهای بالاتر که به مسائلی مانند حقیقت، بصیرت و رحمت مشغولند، از فرکانسها و ارتعاشات بالاتر و والاتری بهرهمند هستند. اگر به رنگهایی که به مراکز مختلف چاکراها نسبت داده میشود دقیق شویم، با توجه به فرکانس و ارتعاش نورهای مختلف، بصورت بسیار حیرتانگیزی متوجه میشویم که رنگهای مربوط به چاکراها به ترتیب از اولی تا هفتمی با افزایش تدریجی و مستمر تعداد فرکانس و ارتعاش همراه میشوند و به اینترتیب گستردگی و پیوستگی طیف شعور یا آگاهی بهتر و دقیقتر، ودرعین حال حیرت انگیزانهتری، مشخص میگردد.
در چـاکـراهای ۵.۶ و ۷ ارتـعاشات پرفـرکانس و پرانـرژی مـتعالی و متـمایل به لقای بـه حقیقت، رحمـت و بـصیرت وجود دارند. کالبدشناسی.
در چاکـراهای ۱ و ۲ و ۳ با تـوجه به رنـگ هـایی کـه به آنها منتسب شـده، از فرکـانس و قـدرت کمتـری بهـره میگیرند. به این ترتیب از چـاکـرای اول تا هـفتم ما شـاهد سیر، ارتـقاء و تعـالی مضامیـن پَست و خـاکی بسـوی مـباحث متعـالی و پـرقـدرتتر الهـی، روحانـی و معنـوی هستیم.
در پلههای تکاملی و تعاملی بخش چاکراها، ۷ پله وجود دارد که مانند ۷ شهر عشق در سیر تکاملی عرفای اسلام، مراحل ۷گانه تعالی عارفانه در طریقت یا آئین مهم و گذر رستم از ۷ خان برای کشتن دیو پلید سفید و بینایی دادن به بزرگان اسیر و محبوس شده ایرانی در مازندران قابل تعمق است. کالبدشناسی، کالبدهای انرژیک، مریدین ها و چاکراها.
Meridians Are Energetic Channels Within the Body